امروز ميخواهيم راجع به يکي از بيماريهاي روانپزشکي صحبت کنيم که شايد شما هم نام آن را شنيده باشيد و يا حتي راجع به آن کتاب خوانده باشيد.
اختلال هويت تجزيهاي که اختلال شخصيت چندگانه ناميده ميشود، يکي از مزمنترين اختلالات تجزيهاي محسوب ميشود.
بيشتر افراد خود را انساني با يک شخصيت اساسي ميدانند و حسي يکپارچه از خويشتن دارند .
ولي بيماران مبتلا به اختلالات تجزيهاي، حس دارا بودن يک هوشياري واحد را از دست ميدهند.
شخص احساس ميکند که فاقد هويت است يا درباره هويت خود سردرگم است.
و يا اينکه هويتهاي متعددي دارد. هر چيزي که معمولا به انسانها شخصيت واحد ميبخشد.
(مثل افکار، احساسات و اعمال يکپارچه) در افراد مبتلا به اختلالات تجزيهاي طبيعي نيست.
سازگار شناخت اختلال شخصيتي چندگانه
تجزيه بهعنوان دفاعي در مقابل ضربه ظهور ميکند که البته منظور از کلمه ضربه در اينجا، ضربات روحي و رواني است.
تجزيه در اصل يک نوع سيستم دفاعي است که ذهن بهصورت ناخودآگاه و بيآنکه ما روي آن کنترلي داشته باشيم، در پيش ميگيرد.
دفاعهاي تجزيهاي کارکرد دوگانهاي دارند. اول اينکه به فرد کمک ميکنند در زمان وقوع ضربه خود را از آن دور کند.
و دوم اينکه مانعي براي گنجاندن ضربه در زندگي فرد ميشوند و آن را به تعويق مياندازند.
در اصل تجزيه وضعيتي را بهوجود ميآورد که محتويات ذهني در هوشياريهاي موازي حضور همزمان پيدا ميکنند.
علايم شناختي اين اختلال
گروهي از دانشمندان معتقدند که اختلال هويت تجزيهاي بسيار نادر است و گروه ديگر ميگويند.
که اختلال مزبور بسيار کمتر از حد واقعي شناسايي شده است.
بيشتر بيماراني که تشخيص اين اختلال را دريافت ميکنند، مؤنث هستند.
و در اصل نسبت ابتلاي خانمها به آقايان از 5 به 1 تا 9 به 1 متغير است.
با اين حال اکثر پزشکان و پژوهشگران معتقدند که آقايان در نمونههاي باليني کمتر از حد واقعي گزارش شدهاند.
زيرا به عقيده آنها بيشتر افراد مذکري که دچار اين بيماري هستند.
بيشتر وارد سيستم قضاوت جنايي ميشوند تا سيستم بهداشت رواني.
اين اختلال در اواخر نوجواني و اوايل جواني بيشتر ديده ميشود و ميانگين سني در زمان تشخيص 30 سالگي است.
هرچند بيماران معمولا 5 تا 10 سال پيش از تشخيص، نشانهها را داشتهاند.
بهنظر ميرسد که اين اختلال در بستگان درجه اول مبتلايان بيشتر از جمعيت کلي ديده ميشود.
علت بيماري شخصيت چندگانه داشتن
علت اختلال هويت تجزيهاي بهدرستي معلوم نيست، هرچند در سابقه بيماران (تقريبا صد در صد آنها) حادثه آسيبرسان غالبا در دوران کودکي وجود داشته است.
بهطور خلاصه ميتوان چهار نوع عامل سببساز را نام برد:
* تجربه يک حادثه آسيبرسان
* عوامل محيطي
* استعداد براي ابتلا به اختلال
* فقدان حمايت بيروني
رويداد آسيبرسان معمولا سوء رفتار جسمي و جنسي در دوران کودکي است.
ساير رويدادهاي آسيبرسان عبارتند از: مرگ بستگان يا دوستان نزديک در دوران کودکي و شاهد آسيب و مرگ بودن.
شماره هاي تماس 01
اختلال هويت و شخصيت چندگانه
اختلال هويت تجزيهاي نام اختلالي است که قبلا به اختلال شخصيت چندگانه شهرت داشت. اين اختلال، مزمن است.
مفهوم شخصيت، القاءکننده احساس يکپارچگي در شيوه تفکر، احساس و رفتار شخص و دريافت او از خود بهعنوان موجودي واحد است.
افراد مبتلا داراي دو يا چند شخصيت مجزا هستند که هر يک از آنها در دورهاي که آن شخصيت خاص تسلط دارد.
تعيينکننده رفتار و نگرشهاي آنان است. براي تشخيصگذاري بايد حداقل دو تا از اين هويتها يا حالات شخصيتي، متناوبا کنترل رفتار شخص را به عهده بگيرند.
تعداد متوسط شخصيتها در اختلال هويت تجزيهاي بين 5 تا 10شخصيت است.
اغلب در هنگام تشخيص فقط 2 يا 3 شخصيت مشهود است و ساير شخصيتها در جريان مسير درمان شناسايي ميشوند.
تعداد متوسط هويتهاي گزارششده براي بيماران مذکر 8 و براي بيماران مونث 15 برآورد شده است.
که البته هنوز اين اعداد مورد شک است و نياز به بررسيهاي بيشتري دارد.
گذر از يک شخصيت به شخصيت ديگر اغلب بهصورت ناگهاني و نمايشگونه صورت ميپذيرد.
بيماران عموما در هر وضعيت شخصيتي، از وجود شخصيتهاي ديگر و رويدادهايي که در جريان تسلط آنها گذشته است، آگاه نيستند.
با اين حال گاهي يکي از شخصيتهاي ديگر، دچار چنين فراموشي نبوده و از وجود، کيفيات و فعاليتهاي شخصيتهاي ديگر کاملا آگاه است.
گاهي نيز شخصيتها به درجات مختلف از وجود بعضي يا تمام شخصيتهاي ديگر آگاهي دارند و ممکن است .
با هم طرح دوستي، رقابت يا همراهي بريزند. اغلب شخصيتها نام خاص را دارند و گاهي نيز يک يا چند شخصيت موجود در فرد نام کارکرد خود را دارند مثل محافظ.
ممکن است شخصيتها از دو جنس متفاوت، نژادها و سنين مختلف و از خانوادههايي غير خانواده اصلي بيمار باشند.
شخصيتها اغلب بسيار متفاوت و حتي ممکن است متضاد باشند.
بيماران اغلب، در معاينه هيچ نکته غيرعادي ازلحاظ وضعيت رواني ندارند به جز اينکه، درباره دورههاي زماني مختلف فراموشي دارند.
گاهي با واداشتن بيمار براي تهيه يک دفتر يادداشت روزانه فرد معاينه کننده ميتواند شخصيتهاي متعدد بيمار را در اين يادداشتها بيابد.
علايم رواني افراد با دوگانگي شخصيت
اين بيماران اغلب همزمان دچار اختلالات رواني ديگر مثل اختلالات اضطرابي، اختلالات خلقي، اختلالات وابسته به مصرف مواد، اختلالات خواب و غيرههم هستند.
در عين حال اقدام بر خودکشي در ميان آنها شايع است.
درمان دوگانگي شخصيت
موثرترين رويکرد درماني براي اختلال هويت تجزيهاي، درمانهاي غير دارويي است.
به کمک روشهاي تخصصي که از حوصله اين بحث خارج است، اطلاعات اضافي درباره سابقه، شناسايي شخصيتهاي قبلا ناشناخته و تسهيل تخليه هيجاني صورت ميگيرد. درمان اين اختلال نياز به صبر و حوصله، دقت و زمان دارد.
دارو فقط در صورت وم مثلا در وجود همزمان اختلال افسردگي يا اختلال اضطرابي و غيره تجويز ميشود
. درمان داراي مراحلي است که بايد يک به يک انجام شود و هر نوع شتابزدگي در سير درمان معادل ضربه ديگري بر فرد بيمار است.
سرنخ ها تشخيصي شخصيت هاي چندگانه
برخي حالات به نفع تشخيص اختلال هويت تجزيهاي است، ازجمله:
* گزارشهاي دگرگوني زماني، فراموشي لحظهاي و عدم تداوم
* بازگويي دورههاي رفتاري بيمار از جانب ديگران که خود بيمار آنها را بهخاطر نميآورد.
* اشخاص بيمار را مورد شناسايي قرار دهند و يا به نامي ديگر بخوانند که بيمار آنها را نميشناسد.
* بيمار ممکن است خود را به نامي ديگر بخواند و بهعنوان سوم شخص خطاب کند.
* کشف نوشتهها، نقاشيها يا ديگر محصولات کاري دي و اشيايي مثل کارت هويت، لباس و غيره ميان اموال بيمار که قابل شناسايي يا قابل توجيه نيست.
* سابقه آسيبهاي عاطفي شديد در دوران کودکي (معمولا قبل از پنجسالگي)
منبع: پريسا نجفي ، مرکز مشاوره و روانشناسي ايران - اختلال شخصيت چندگانه
درباره این سایت